کاش تا دلم می گرفت و میشکست دوست می آمد کنارش می نشست
کاش میشد روی هر رنگین کمان می نوشتم مهربان با من بمان
کاش می شد قلب ها آباد بود کینه و غم ها به دست باد
کاش می شد دل فراموشی نداشت نم نم باران هم آغوشی نداشت
کاش های می شد کاش های زندگی تا شود در پشت قاب بندگی
کاش میشد کاش ها مهمان شوند در میان غصه ها پنهان شوند
کاش می شد آسمان غمگین نبود رد پای کینه ها رنگین نبود
کاش میشد...