تولد

امروز تولد بهترین دوستمه که من خیلی دوستشدارم و من خیلی خوشحالم

دوست خوبم تولدت مبارک ان شالله که همیشه سالم و سلامت باشی

مناجات خواجه عبدالله انصاری

بار الها از کوی تو بیرون نشود پای خیالم نکند فرق به حالم

چه برانی چه بخوانی چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی

نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی

نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم

نه تو آنی که گدارا ننوازی به نگاهی

در اگر باز نگردد نروم باز به جایی

پشت دیوار نشینم چون گدا بر سر راهی

کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی

باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی

بنام مادر

پا به پای غم من پیر شد و حرف نزد

داغ دید از من و تبخیر شد و حرف نزد

شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب

غصه میخورد که من حال خرابی دارم

از همین غصه من سیر شد و حرف نزد

وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند

خیس شد چشمش و دلگیر شدو حرف نزد

صورت پر شده از چین و چروکش یعنی

مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد

 

نهج البلاغه حضرت علی (ع)

زندگی کردن با مردم این دنیا همچون دویدن در گله اسب است ...

تا میتازی با تو میتازند ..

زمین که خوردی آنهایی که جلوتر بودند هر گز برای تو عقب باز نمیگردند ..

و آنهایی که عقب بودندبه داغ روزهایی که میتاختی تو را لگد مال خواهند کرد

در عجم از مردمی که به دنبال دنیایی هستند که روز به روز از آن دورتر میشوند ..

و غافلند ار آخرتی که روز به روز به آن نزدیکتر میشوند...

باران

باز ای باران ببار   

بر تمام لحظه های بی بهار

بر تمام لحظه های خشک خشک       

بر تمام لحظه های بی قرار

باز ای باران ببار

بر تمام پیکرم موی سرم

بر تمام شعرهای دفترم

بر تمام واژه های انتظار

باز ای باران ببار

بر تمام صفحه های زندگیم

بر طلوع اولین دلدادگیم

بر تمام خاطرات تلخ و تار

باز ای باران ببار

غصه های صبح فردا را بشوی

تشنگی های خستگی ها را بشوی

باز ای باران ببار



خدا رو صد هزار مرتبه شکر که امروز بارن اومد