شروع

سلام به همه دوستای گلم امیدوارم که حالتون خوب باشه

از امروز تصمیم گرفتم که بنویسم از همه چی یک تغییری تو وبلاگم بدم مرسی از دوستای خوبم که این پیشنهاد رو بهم دادم امیدوارم بتونم بنویسم فقط اگه مشکلی داشت ببخشید تازه کارم

خوب جونم براتون بگه که امروز صبح رفتم سر کار و رفتم ماموریت شهرستان های اطراف مشهد و چند تا کا رو بازدید کردم کم و کاستی داشت این همه بهشون میگم این کار رو بکنن بازم کار خودشون رو میکنن و کار رو خراب میکنم منم که اعصاب ندارم همه رو به خاک و خون میکشم جاتون خالی هنوز برف اونجاها و خیلی قشنگ بود ظهر که اومدم خونه و خوابیدمو مثل همیشه بعد از ظهر  بابام گفت پاشو درست بخون این بابای ما ول کن ما نیست هی میگه پاشو درست بخون منم این بابای فکر کنم تا موقعی که پیر هم بشم هی میگه درست بخون دیگه اینم از عادت بابای ما

خوب اینم از اولین نوشتن من

خوشحال میشم نظرتون رو بگین مرسی